ک.د.آزاد شاعر کرد
استاد "کریم دافعی" متخلص به "ک.د.ئازاد" شاعر و نویسنده، روزنامهنگار، معلم و مشاور خانوادهی کُرد، در سال ۱۳۳۹ خورشیدی در شهرستان سردشت آذربایجانغربی به دنیا آمد و اکنون ساکن بانه در کردستان است.
ایشان دارای ليسانس مشاوره است، و از سال ۱۳۵۴ به شعر و شاعری علاقهمند و در سال ۱۳۶۴ نخستین شعرش در مجله فرهنگی ادبی سروه منتشر شد.
وی که سردبیر نشریهی "له داوێنی ئاربهبا" نیز هست، تاکنون بیش از هفتاد کتاب شعر و داستان نوشته است که فقط۱۸ اثرش به چاپ رسیده است.
از ايشان بيش از ۶۰۰ شعر و مقاله ادبی و داستان در نشريات داخلی و خارجی منتشر شده است.
▪︎کتابشناسی:
- چريكه كانی خاموش - چهپكی خهونی ئهرخهوانی- شهیدایی - یاخی - غهربیانه - پایزه خهم - آوازکانی کازیوه - وهرزی پینجهم - راپهرین - لیک دابران - بونی- کوچ دی - له شاراوه - ئهم خاکه بونی تو دهدا- نیشتمانی مهرگ و...
▪︎نمونهی شعر کردی:
(۱)
وتیان بهینی
داروگولله و
زیندانیکی ئهبهدی!
سهرپشک به!
پهتی سیدارهم ههلبژارد!
چوون سییداره
خاوهن بهرزی وشکوووشانه
لهو سهرهوه
قاچم له عاست
سهر و گویچکهی جهلادانه!
◇برگردان:
گفتند:
در میان چوبهی دار و گلوله
و زندان ابدی
خود دانی!
یکی را برگزین!
چوبهی دار را برگزیدم
چون چوبهی دار!
دارای سربلندی و شکوه و جلال است
از آن بالا…
پاهایم مقابل
سر و گوش جلادان است!
(۲)
ئهو رووباره
تاویک راوهستا
پاشان روی!
کاتی شوخیک داهاتهوه
تائاوی لی بخواتهوه
◇برگردان:
رودخانه
اندکی ایستاد
سپس رفت!
دختر شوخی خم شد
تا که آب بنوشد.
(۳)
شیعرهکانم ده سووتینم
بونه وروزیک
که لای دوژمنان تاوانه
شیعریک ئاگرنه کاتهوه
چاره نووسی ههرسووتانه
◇برگردان:
من شعرهایم را
خواهم سوزاند
برای آتش نوروزی
که به پیش دشمنان جرم است
شعری که آتش برنیافروزد
سرنوشتاش سوزاندن است.
(۴)
کانییهک!
تینویتیم بشکینی
دهبیته دایکم!
بو ئهبهد
◇برگردان:
چشمهای که!
تشنگیام را رفع کند
میشود مادرم
تا الیابد.
(۵)
روژی وایه
ههر به ئهنقهست
چاویلکه کهم
له مالهوه بهجی دیلم!
تا ههر نهبی
ئهو روژهیان
شاد و ئازاد
لیل ببینم
رووخساری پهیکهری جهلاد!
◇برگردان:
بعضی روزها
فقط عمدی
عینکام را
در خانهام جا میگذارم!
تا که هیچ نشده
آن روز
شاد و آزاد
تار ببینم
رخسار پیکر جلاد را.
(۶)
ئهگهر ههمووو
پهنجهرهکانی کازیوهم لهرو داخهن
قهت!
دهنگ نادهم به تاریکی.
◇برگردان:
اگرهمهی
پنجرههای سپیده دم را
برویم ببندند
هرگز!
رای به ظلمت نمیدهم.
(۷)
ههتا تفهنگ
چریکهی دێ
دهنگی بولبول ناگاته گوێ!
(۸)
شێعر ،
بهرزم دهکاتهوه!
تا سهرداری!
(۹)
تا شمشاڵێک ئهزریکێنێ!
زامهکانی موکوریانیم،
دهکولێنهوه!
(۱۰)
ئهم ڕۆژگاره،
بزهی مناڵێکی کهمه،
تا ئازادی!
ئهم مێژوه،
واژۆیهکی تازهی دهوێ،
بۆ ههرمانی!
ئهم کوێستانه،
ئاڵای هاوارێکی دهوێ،
بشنێتهوه!
ئهم خاکه،
یهک پهنجهی بهسه،
ببێته بورکانی تۆڵه!
ئهم ئاسمانه،
شێبای فڕینێکی دهوێ،
تا ساماڵ بێ!
ئهم بههارهش،
چرپهیهکی گهرمی بهسه،
بۆ ڕاپهڕین!
گردآوری و نگارش:
#زانا_کوردستانی
ایشان دارای ليسانس مشاوره است، و از سال ۱۳۵۴ به شعر و شاعری علاقهمند و در سال ۱۳۶۴ نخستین شعرش در مجله فرهنگی ادبی سروه منتشر شد.
وی که سردبیر نشریهی "له داوێنی ئاربهبا" نیز هست، تاکنون بیش از هفتاد کتاب شعر و داستان نوشته است که فقط۱۸ اثرش به چاپ رسیده است.
از ايشان بيش از ۶۰۰ شعر و مقاله ادبی و داستان در نشريات داخلی و خارجی منتشر شده است.
▪︎کتابشناسی:
- چريكه كانی خاموش - چهپكی خهونی ئهرخهوانی- شهیدایی - یاخی - غهربیانه - پایزه خهم - آوازکانی کازیوه - وهرزی پینجهم - راپهرین - لیک دابران - بونی- کوچ دی - له شاراوه - ئهم خاکه بونی تو دهدا- نیشتمانی مهرگ و...
▪︎نمونهی شعر کردی:
(۱)
وتیان بهینی
داروگولله و
زیندانیکی ئهبهدی!
سهرپشک به!
پهتی سیدارهم ههلبژارد!
چوون سییداره
خاوهن بهرزی وشکوووشانه
لهو سهرهوه
قاچم له عاست
سهر و گویچکهی جهلادانه!
◇برگردان:
گفتند:
در میان چوبهی دار و گلوله
و زندان ابدی
خود دانی!
یکی را برگزین!
چوبهی دار را برگزیدم
چون چوبهی دار!
دارای سربلندی و شکوه و جلال است
از آن بالا…
پاهایم مقابل
سر و گوش جلادان است!
(۲)
ئهو رووباره
تاویک راوهستا
پاشان روی!
کاتی شوخیک داهاتهوه
تائاوی لی بخواتهوه
◇برگردان:
رودخانه
اندکی ایستاد
سپس رفت!
دختر شوخی خم شد
تا که آب بنوشد.
(۳)
شیعرهکانم ده سووتینم
بونه وروزیک
که لای دوژمنان تاوانه
شیعریک ئاگرنه کاتهوه
چاره نووسی ههرسووتانه
◇برگردان:
من شعرهایم را
خواهم سوزاند
برای آتش نوروزی
که به پیش دشمنان جرم است
شعری که آتش برنیافروزد
سرنوشتاش سوزاندن است.
(۴)
کانییهک!
تینویتیم بشکینی
دهبیته دایکم!
بو ئهبهد
◇برگردان:
چشمهای که!
تشنگیام را رفع کند
میشود مادرم
تا الیابد.
(۵)
روژی وایه
ههر به ئهنقهست
چاویلکه کهم
له مالهوه بهجی دیلم!
تا ههر نهبی
ئهو روژهیان
شاد و ئازاد
لیل ببینم
رووخساری پهیکهری جهلاد!
◇برگردان:
بعضی روزها
فقط عمدی
عینکام را
در خانهام جا میگذارم!
تا که هیچ نشده
آن روز
شاد و آزاد
تار ببینم
رخسار پیکر جلاد را.
(۶)
ئهگهر ههمووو
پهنجهرهکانی کازیوهم لهرو داخهن
قهت!
دهنگ نادهم به تاریکی.
◇برگردان:
اگرهمهی
پنجرههای سپیده دم را
برویم ببندند
هرگز!
رای به ظلمت نمیدهم.
(۷)
ههتا تفهنگ
چریکهی دێ
دهنگی بولبول ناگاته گوێ!
(۸)
شێعر ،
بهرزم دهکاتهوه!
تا سهرداری!
(۹)
تا شمشاڵێک ئهزریکێنێ!
زامهکانی موکوریانیم،
دهکولێنهوه!
(۱۰)
ئهم ڕۆژگاره،
بزهی مناڵێکی کهمه،
تا ئازادی!
ئهم مێژوه،
واژۆیهکی تازهی دهوێ،
بۆ ههرمانی!
ئهم کوێستانه،
ئاڵای هاوارێکی دهوێ،
بشنێتهوه!
ئهم خاکه،
یهک پهنجهی بهسه،
ببێته بورکانی تۆڵه!
ئهم ئاسمانه،
شێبای فڕینێکی دهوێ،
تا ساماڵ بێ!
ئهم بههارهش،
چرپهیهکی گهرمی بهسه،
بۆ ڕاپهڕین!
گردآوری و نگارش:
#زانا_کوردستانی
۱.۲k
۱۲ اردیبهشت ۱۴۰۳
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.